آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

یــادش بـخیــــــر « قـدیمـــــا »
آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

آرشیو کاملی از خاطرات مشترک ایرانی ها

یــادش بـخیــــــر « قـدیمـــــا »

شعر دویدم و دویدم

توضیح کلی : 


نسخه های مختلفی از این شعر وجود داره که توی ادامه مطلب گذاشتم.

لطف کنید توی نظرات بگین شما کدومشو شنیدین یا میخوندین؟ اگر هم کلا یه چیز متفاوت بوده بازم برامون توی نظرات بنویسین تا ببینیم نسخه عامیانه تر و محبوب تر این شعر کدومه؟

مرسی 


تصویر اصلی :

   

(تصویر شماره 1)

  

تصاویر بیشتر :

_


توضیحات بیشتر : 


1- دویدم و دویدم

دویدم و دویدم
سرکوهی رسیدم
دوتا خاتون را دیدم
یکیش به من آب داد
یکیش به من نان داد
نان را خودم خوردم
آب را دادم به زمین
زمین به من علف داد
علف را دادم به بزی
بزی به من پشگل داد
پشگل را دادم به نانوا
نانوا به من آتیش داد
آتیش را دادم به زرگر
زرگر به من قیچی داد
قیچی را دادم به خیاط
خیاط به من قبا داد
قبا را دادم به ملّا
ملّا به من کتاب داد
کتاب را دادم به بابا
بابام دوتا خرما داد
یکی را خوردم تلخ بود
یکی را خوردم شیرین بود
رفتم بالا دوغ بود
آمدم پایین ماست بود
قصه ی ما راست بود


2- دویدمو دویدم 

دویدمو دویدم
سرکوهی رسیدم
دوتا خاتونو دیدم
یکیش به من نون داد
یکیش به من آب داد
نونو خودم خوردم
آبو دادم به زمین
زمین به من علف داد
غلفو دادم به بزی
بزی به من شیر داد
شیرو دادم به نانوا
نانوا به من آتیش داد
آتیشو دادم به زرگر
زرگر به من طلا داد
طلارو دادم به خیاط
خیاط به من لباس داد
لباسو دادم به مامان
مامان دو تا خرما داد
یکیشو خودم خوردم
یکیشو دادم به دوستم
دوستم به من کتاب داد
کتابو دادم به بابا
اگه گفتید بابا بهم چی داد


3- دویدم و دویدم

دویدمو دویدم

سر کوهی رسیدم

دو تا خاتونو دیدم

یکیش به من آب داد

یکیش به من نون داد

نونو خودم خوردم

آبو دادم به زمین

زمین به من علف داد

علفو دادم به بزی

بزی به من شیر داد

شیرو دادم به نونوا

نونوا به من آتیش داد

آتیشو دادم آهنگر

آهنگر به من قیچی داد

قیچیو دادم به خیاط  

خیاط به من عبا داد

عبا رو دادم به بابا  

بابا به من خرما داد

یکیشو خوردم تلخ بود  

یکیشو خوردم شیرین

بود قصه ما همین بود 



4- دویدم و دویدم (سروده ی منوچهر احترامی)


دویدم و دویدم
به نهر آب رسیدم
گیوه مو ور کشیدم
از روی آب پریدم
دویدم و دویدم
پرنده ها رو دیدم
صداشونو شنیدم
به جنگلا رسیدم
دویدم و دویدم
سر کویی رسیدم
دو تا خاتونی دیدم
یکیش به من نگاه کرد
یکیش منو صدا کرد
یکیش به من گفت حسنی
تو مثل بچه ی منی
آمدی این بالا چرا؟
گرمه هوا، حالا چرا؟
یکیش به من گفت حسنی
آبت نبود، نونت نبود
یکیش به من آب داد
یکیش به من نون داد
آب مال من، نون مال من
سنگک و تافتون مال من
پخته و تُرد و خشخاشی
بَه بَه از این شاطر باشی
رشته به رشته پخته
نون برشته پخته
چه نونی و چه نونی
تا نخوری ندونی
نونو خودم خوردم
آبو دادم به زمین
زمین به من علف داد
روی زمین تَرَک تَرَک ...

چوپون کجاست؟ زیز بَرَک
هی بزی میکشه سَرَک:
علف داری؟ بالا تَرَک
علف داری؟ بالا تَرَکبزیه کجاست؟ تو صحرا
حالش خوبه؟ نه والا!
گشنه و تشنه مونده
رمق بهش نمونده
آقا بزیه
بع، بع!
علف داری؟ نع، نع!
علف می خوای؟
چرا نمی خوام؟
بدو و بیا؟
الان میام
علفو دادم به بزی
بزی به من هیزم داد
شاطر باشی به تنهایی
نشسته بود تو نونوایی
دو تا تقار پر از خمیر
تنور خاموش، نونا فطیر
- شاطر باشی نونت کو؟
سنگک و تافتونت کو؟
دو روزه هیزم ندارم
نون واسه مردم ندارم
این از آتیش، اون از خمیر
هیزم خشک بیار و بگیر
هیزمو دادم به نونوا
نونوا به من آتیش داد
زرگره توی پنج دری
مشغول کار زرگری
هی به کوره دم می دَمید
آتیش نداشت، کم می دمید
- تنها چرا نشستی؟
منتظر چی هستی؟
آتیشو بگیر قاطیش کن
کوره رو پُر آتیش کن
آتیشو دادم به زرگر
زرگر به من قیچی داد
خیاطه خیلی خسته بود
کنج دکان نشسته بود
پارچه ها رو روفو می کرد
نَم می زد و اُتو می کرد
متر دراز به گردنش
دست چپش به سوزنش
مشتریه قَباش تَنِش
مشغول قیچی کردنش
-سوزن چی شد؟ نوکش شکست
-قیچی چی شد؟ خراب شد
قیچی رو دادم به خیاط
خیاط به من قَبا داد
بچه ها توی مکتب
منظم و مرتب
فسقلی هی سوال می کرد
قلقلی قال ممقال می کرد
فلفلی فریاد زد؟ آهای!
حسنی به مکتب نمی آی؟
السون و ولسون؟ خودتو به ما برسون
دویدم و دویدم
به بچه ها رسیدم
قبا رو دادم به ملّا
ملا به من کتاب داد
- بابام کجاست؟ همین جاهاست
صبح سحر پشت الاغ
سوار شده رفته به باغ
غروب یه بار هندونه
بار زده برگشته خونه
- حسنی کجاست؟
تو مکتبه
- بیا بابا جون نصفِ شبه
ترگلکم، ور گلکم
نازنینم، بگو ببینم
آبت چی شد؟
نونت چی شد؟
نه آب دارم، نه نون دارم
اما به جاش کتاب دارم
کتابو دادم به بابام
بابام دو تا خرما داد
یکیشو خودم خوردم
یکیشو دادم به فلفلی
فلفلی گفت: بازم می خوام
رفتم به بابام گفتم
یه خرما دیگه خواستم
بابام به خنده افتاد
من پریدم تو طاقچه
فلفلی رفت تو باغچه
آتیش به پنبه افتاد
گربه به دنبه افتاد
سگ به شکمبه افتاد
مادر بزرگ خوبم
کِرّی به خنده افتاد


لینک های مرتبط : 

_



کلمات کلیدی :  شعر کودک دویدم و دویدم سر کوهی رسیدم، نسخه اصلی شعر دویدم و دویدم، شعر کامل و اصلی دویدم و دویدم، دانلود متن کامل شعر دویدم و دویدم، دانلود آهنگ کودکانه دویدم و دویدم، انواع سروده های دویدم و دویدم، متل های معروف ایرانی قدیمی، شعر نوستالژیک و قدیمی دویدم و دویدم، shere koodak davidam o davidam sare koohi residam, noskhe asli shere davidam o davidam, shere kamel va sli davidam o davidam, danlod matne kamel sher davidam o davidam, danlod ahange koodakaneh davidam o davidam, anvae soroode haye davidam o davidam, anvae soroodeh haye davidam o davidam, matal haye maroof irani va ghadimi, shere nostalgic va ghadimi davidam o davidam, I ran and I ran I got a mountain of children's poetry, original poem, I ran and ran, full of poetry, I ran and ran, ran and ran poem text download, download songs, children ran and ran and ran and ran various poems, famous Iranian Motels old nostalgic and old poem I ran and ran

نظرات 14 + ارسال نظر

دویدم و دویدم
به پادگاتن رسیدم
دوتا تفنگ گرفتم
صدتا فشنگ گرفتم
رفتم جبهه
دیدم دشمن
از جا پریدم
خنجر کشیدم
سرش را بریدم
گفتم مزدور
گفتم ترسو
سرباز خمینی
همین است همین است

ارا 23 خرداد 1394 ساعت 21:14

خووب بود

tanuor 14 دی 1395 ساعت 21:32 http://tanuor.ir/

awli bood

قربانی 13 بهمن 1395 ساعت 01:32

عالی

نسرین 16 مهر 1397 ساعت 10:52

سروده اقای احترامی بسیار کامل و زیباست...

مسعود 6 آبان 1399 ساعت 23:20

عالی

نازنین 4 آذر 1399 ساعت 22:11

عالی بود ممنون

مبینا 13 بهمن 1399 ساعت 00:34

اولی

حمید 16 مرداد 1400 ساعت 09:03

این اون نیست

مصطفی 23 آبان 1400 ساعت 09:44

والا من کتاب قصه داشتم .همون مورد اولی بود .ظاهرا تحریف شده..

M 4 دی 1400 ساعت 17:49

خوب بود

رامتین اسدی 5 بهمن 1400 ساعت 19:59

شعر آقای احترامی خیلی خیلی بد بود

النا نظریان 1 اسفند 1400 ساعت 20:10

من اولی رو شنیده بودمخیلی خوب بود مرسی خاطراتم زنده شد

رها 16 مرداد 1401 ساعت 02:59

سومی رو خیلی میخوندیم یادش بخیر☺

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد