توضیح کلی :
صف های نفت دهه شصت که بعدها جای خودشو به صف های گاز دهه هفتاد داد.
یک انتظار طولانی توی اون هوای سرد.
اما یه خوبی هم داشت و اونم این بود که کل همسایه های کوچه رو دور هم جمع میکرد.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
یادش بخیر اون قدیما که لحاف دوز پیر با دوچرخه بیست و هشت خودش و ابزار کارش که روی ترک دوچرخه بسته بود توی کوچه ها دور میزد و با صدای خش دار خودش میگفت: آی.... لحاف دوزیم.... آی پنبه میزنیم هیییییی.....
این یکی از ده ها صدایی بود که از توی کوچه ها شنیده میشد.
صداهای دیگه هم بود مثل:
چیــــــنـــــــــی بـــــــندزنه
نمکیه.... نون خشک داری وردار بیار دمپایی کهنه....
چاقوووووو تیییییییز میکنیم بدو بیا... چاقو تیز کنیه
خونه دار و بچه دار زنبیلتو وردار بیار... خیار سبز قلمی دارم 20 کیلو 200 تومن
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
کیوسک تلفن های همگانی سکه ای
یادش بخیر... قدیما یک سکه 2 ریالی مینداختی توی این تلفن ها و ساعت ها باهاش حرف میزدی.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
حوضی لبریز از ماهیهای قرمز که اطرافش گلدانهای شمعدانی خود نمایی می کنند.
منتظر توصیف های زیبای شما از حوض ماهی و حیاط های ایرانی در قسمت نظرات هستیم.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
کیا میرفتین ملاقه زنی؟
اعتراف کنین
یادش بخیر قدیما، رسم بود شب چهارشنبه سوری بچه ها یه ملاقه دستشون میگرفتن و یه چیزی هم مینداختن روی سرشون که شناخته نشن و در خونه هارو میزدن؛ بعد صاحبخونه هم یه شکلاتی قندی نخود کشمشی چیزی مینداخت توی ملاقه شون
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...