توضیح کلی :
ﻗﺪﯾﻤﺎ که ﻇﺮﻑ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻣﺼﺮﻑ ﻧﺒﻮﺩ!
ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ 2 ﺑﺎﺭ ﻣﯿﻮﻣﺪ دم در خونه
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻧﺬﺭﯼ ﻣﯿﺎﻭﺭﺩ
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﻭﺍﺳﻪ گرفتن ﻇﺮﻓﺶ
ﺁﺩﻡ ﻓﺮﺻﺖ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ! بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده
خب شما دارین فرصتها رو از جوونا میگیرین دیگه... والا...
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
با توجه به این که به عید نوروز نزدیک میشیم لازم دونستم این پست رو ایجاد کنم تا علاوه بر زنده کردن یکی دیگه از خاطرات کودکیمون اطلاعاتی مختصر جهت جلوگیری از مرگ زودهنگام ماهی های قرمز در اختیارتون بذارم.
کاری نداریم که این رسم، یعنی خرید ماهی قرمز و گذاشتن در سفره عید از کجا وارد فرهنگ ما شده چون بهر حال هر آداب و رسومی یه نقطه آغاز و ریشه ای داره. اما اگر جزو اون دسته افرادی هستین که به این رسم پایبندین خواهشا نذارین این ماهی ها بمیرند. چطوری؟!
لطفا ادامه مطلب رو بخونید.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
یادش بخیر قدیما، طرح خونه به خونه قطره ی فلج اطفال بود؛ همه بچه هاشونو میاوردن به صف توی کوچه و یه نفر با قطره چکون یه قطره میریخت توی دهن هر کدوم از بچه ها
یادتونه مقاومت ها و گریه های بعضی از بچه هارو؟
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
توضیح کلی :
خدایا پس کی پرم بزرگ میشه؟
شما هم ازین کارا میکردین؟
یه پر طاووس میذاشتیم لابه لای صفحات قرآن، روش شکر می ریختیم و منتظر میموندیم که بزرگ بشه یا بچه کنه و 2 تا بشه.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...