توضیح کلی :
یادش بخیر قدیما، کاغذ باطله ها و نون خشکه هارو میدادیم به نمکی، اوناهم نمک بهمون میدادن بعدش هم که نمک ید دار اومد اونام پیشرفت کرده بودن نمک ید دار میدادن
دقت کردین اگه نمکی های شهرهای بزرگ یهو ناپدید نمیشدن الان توی هر سطل آشغال یه زامبی مشغول ریخت و پاش آشغالا نبود!
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...
توضیح کلی :
شانسی و شانسی فروشی
یادش بخیر شانسی می فروختیم! خفن ترین جایزه هاشم موتور دنده ای بود و مار پلاستیکی.. و کم ارزش ترینش هم انگشترهای پلاستیکی. هرچی هم که سود می کردیم می بردیم کلوپ آتاری بازی می کردیم..!
اعتراف می کنم یه بار جایزه های اصلیشو ورداشتیم برای خودمون بجاش دکمه و ازین کریستالایی که از لوستر آویزون بود گذاشتیم تو خونه های جعبه.
در مورد 3 تصویر اول هرچی گشتم تصویری از اصل جعبه های شانسی پیدا نکردم، واسه همین خودم اومدم تصویرسازی کردم از اونچه توی ذهنم مونده بود امیدوارم عکس ها شبیه شده باشن.
تصویر اصلی :
(تصویر شماره 1)
ادامه مطلب ...